• وبلاگ : ول نگاري
  • يادداشت : دو شعر براي جانبازان جنگها
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسين رضا 

    در مورد محتوا هم مقداري در آوردن عبارات تند افراط شده ، البته اين مطلب ممکنه به عمد توسط شاعر آورده شده باشد، به عنوان مثال استفاده بيش از حد از موشک و خمپاره و خون و ترکش و... برخي موارد هم به نظر کلماتي اضافه است مثل ، سنگر را در عبارات :

    "خمپاره ها را در کوچه کاشته اند ، سنگر را"، يا مثلا "فرياد مي زند، فريادي سرد" مي تواند به اين صورت باشد که : "فريادي سرد مي زند (مي کشد)" يا بزرگتر در عبارت : "بزرگ مي شوند و بزرگتر" ، به نظر اضافه است، يا در بند آخر بعد از چند بار تکرار سنگر و خمپاره، به نظر لازم نيست اين دو کلمه آورده بشه و به نظر مي رسه همين کافيه که : "با تمام وجودش ، با تمام جبهه" ...

    به هر حال بايد در استفاده از واژگان به حد لازم کفايت کرد و الا شعر سست و ثانيا حتي المقدور معني رسا باشه مثلا در بند : "پدرِ دردهايش مي شوند، زخمها"، در عين اينکه مي تونه مفهوم زيبايي باشه شايد بتوان به نوعي ديگه اون رو بيان کرد که هم معني گويا باشه و هم تازه چون به هر حال زخم با درد روشنه که ارتباط داره ميشه البته آقاي سيف اين فقط نظر اين حقيره ولاغير